در عمق وجود، چهار رودخانه جاری است. هر یک به گونه ای مواج و خروشان چهار رودخانه پیچ در پیچ شکافته راه خویش در بستر جان، پرطنین، کف کرده، جوشان قلب از خروش جاری آنها تپنده است شعر از جوشش آوایشان گزنده است تا رودخانه جاریست، فضای دشت وجود از شور آکنده است : تا رودخانه جاریست، گونهها گلگون، نفسها عمیق، رگها پرخون و جهنده است *** میدانم، مضحک است عشق را در حد چهار ترکیب بیوشیمیایی تقلیل دهیم، پس این چهار ترکیب بیوشیمیایی را در حد عشق اعتلا میبخشیم !
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت